بركات در تاريكى دل شب
۱- به آب حيات انسانى كه علم و ادراك حقائق آنسويى است دسترسى پيدا مى شود.
2- در شب مى شود با قرآن حشر خاص پيدا شود تا اين حقيقت غير متناهى ، مطابق با شاءنيت هر خواننده اى خود را به او نشان دهد و بر او متجلى گردد.
3- در شب مى توان سير صعودى انسانى نمود كه بر قدم ابراهيم قرار گرفته و از رويت كوكب و قمر و شمس به رويت ملكوت سماوات و ارض راه يافت كه و اذ نرى ابراهيم ملكوت السموات و الارض .
4- با تهجد شبانه مى شود به مقام شامخ ((محمود)) راه يافت كه و من الليل فتهجد به نافلة لك عسى اءن يبعثك ربك مقاما محمودا.
5- شب ، وقت تجلى آيات الهى است كه هر بيدار دلى را به تفكر و تعقل وا مى دارد كه فكر و ذكر را در آن ظهورى تام است الذين يذكرون الله قياما و قعودا و على جنوبهم و يتفكرون فى خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار.
6- شب براى آرامش و سكونت است الله الذى جعل لكم الليل لتسكنوا فيه و آن را كه سكونت است صعود است .
7- شب وقت شناگرى در درياى بيكران وجود است كه ((و من الليل فسبحه و ادبار السجود)) صاحبان سجده هاى طولانى را در شب پروازها است كه در ابيات تبرى مولايم آمده است :
نصف شو كه پُرسُمه گيرمه و ضوء خومّه نماز كمُه چى پروازها با اينكه بى پر هسمه
8- شب است كه اهل الله را اويس قرنى مشهد مى سازد كه گاهى در سجده اند و گاهى در ركوع ؛ و گاهى در قيام اند و گاهى در قعود و گويند ايكاش از اول تا آخر عالم يك شب بود و ما آن يك شب را در سجده بوديم امن هو قانت اناء الليل ساجدا و قائما يحذر الاخرة .
9- شب را زمان معراج زمان قرار داده اند كه تا عبد در عوالم وجودى بى انتها به سير و سفر بپردازد كه سبحان الذى اءسرى بعبده ليلا من المسجد الحرام الى المسجد الاءقصى در اين سيرش به هر آنچه كه مقصود وى است بدان دست يابد.
10- شب وقت مواعده حق با كليمى مشربان است كه ((و اذ واعدنا موسى اربعين ليلا)) در ميقات شب ، عاشقان ، لباس احرام بر تن كنند و لبيك گويان ((رب ارنى انظر اليك )) را نغمه شباهنگ خويش قرار دهند و با دو بال علم و عمل تا بر دوست پرواز كنند.
11- شب سكوت آورد كه سكوت از سفره رحمت رحيميه حق محسوب مى گردد.
12- شب تنزل ملائكه الله و بلكه قرآن را در پى دارد كه ((انا انزلناه فى ليلة القدر)).
13- شب ، درد صاحبان دل را ظهور مى دهد و آنان را به نعمت عظماى اسم اعظم ((آه آه آه )) مترنم مى كند كه آنان را جز آه در بساط نيست لذا گويند: الهى از من آهى و از تو نگاهى .
14- در شب درهاى رحمت الهى را باز كنند و همگان را به ارتزاق از نعمت حضور و مجالست با رب و دو دعوت نمايند.
بالاخره آنكه انسانيت را طالب است دست طلب بر دامن شب است تا خويش را ببيند و به تماشاى آنچه كه در خود كاشته است بپردازد. و شب بود كه پسر عامرى را مجنون كرد، و نجم آملى را عاشق ليلى آفرين قرار داد. فتدبر.
15- شب ، ((اءنا ربكم الاعلى )) را به ((انى انا الله رب العالمين )) تبديل مى كند و موسوسى مشهدان را به وادى ايمن و مقدس طوى وارد مى كند تا در دل شب به مشاهدات نوريه وصول پيدا كرد.
منبع :سایت مشکات ولایت
نظرات شما عزیزان: